سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند ـ تبارک و تعالی ـ، خُنَک کردن جگر تفته را دوست دارد . هرکه جگری تفته را آب بنوشاند، چه [متعلّقبه] چارپایان باشد یا جز آن، خداوند، در آن روزی که سایه ایجز سایه او نیست، بر او سایه افکند . [.امام باقر علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :2
بازدید دیروز :0
کل بازدید :5724
تعداد کل یاداشته ها : 4
103/2/29
1:14 ع

    نام داستان   حضرت علی (س)

یک شب حضرت علی (س) داشت به نیاز مندان غذا می داد یک مردی او را دید و فکر کرد او دزد است. دنبال او راه افتاد و دید که او ایستاد. ان هم ایستاد حضرت علی (س)گندم برنج وخرما را زمین گذاشت و در زد و خودش رفت پسر در را باز کرد و دید گندم و برنج و خرما هستند ان مرد از پسر پرسید این مرد کیست تو ان را می شناسی ایا این مرد هر شب برای شما غذا می اورد پسر جواب داد بله هر شب برای ما غذا می اورد اما نمی دانم که او کیست ان مرد حضرت علی (س) را تعقیب کرد دید دم در یکی خرما برنج و گندم گذاشت ان مرد رفت تا هم کمکش کند و هم نامش را به پرسد رفت و از او پرسید نام تو چیست حضرت علی (س) جواب دادن من علی (س) هستم. مرد که باورش نمی شد دست حضرت علی (س) را بوسید و به او کمک کرد. حضرت علی (س) وقتی کارش تمام شد از مرد تشکر کرد و ان ها با هم خداحافظی کردند هم و با هم دوست شدند


90/1/17::: 4:11 ع
نظر()